شاملو و همه شاعران نسل من

ساخت وبلاگ
خریت ازمن بودوگرنه سالها پیشتر                                             خیلی قبل تر انتخابش را کرده بود و                                                                                         آردش را بیخته والکش را آویخته بود گمراهی من بودکه دردلم نگهش داشته بودم  که نباید  وبه نیمه بودن آن بوق شاملو و همه شاعران نسل من...
ما را در سایت شاملو و همه شاعران نسل من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sourin بازدید : 248 تاريخ : يکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت: 21:45

باورم نشد وقتی صفحه را بازکردم ودیدم ازنوشتن آخرین متن بیش از یک سال می گذرد. عیبی ندارد نوشتن حوصله می خواهد که نداشتم ،حالا دارم نمی دانم . همکاری دارم ،دختری که مادرش را ازدست داده و البته اگر مادر هم بود توفیری نداشت انرژی زیادی از من می گیرد .همه لحظه های زندگی برایش مسئله است .با پسری ازهمکارا شاملو و همه شاعران نسل من...
ما را در سایت شاملو و همه شاعران نسل من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sourin بازدید : 143 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1396 ساعت: 17:06

خلاصه بگویم رفته بودیم برگور مادربزرگم درجواربقعه شیخ صدوق ،مادرم گفت برویم برگور دهخدا هم فاتحه ای بخوانیم گفتم کجاست گفت می پرسیم از آقایی پرسیدیم دوقدم مانده به آرامگاه گفت اینجا قبرزیادست بایدگشت خوب آخر! به مادرم گفت خودمان می دانیم اینجا گورستان است ازاوبپرس اصلا می داند دهخداکیست یافقط بلداست شاملو و همه شاعران نسل من...
ما را در سایت شاملو و همه شاعران نسل من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sourin بازدید : 128 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1396 ساعت: 17:06

بچه قورباغه + نوشته شده در شنبه هفدهم آبان 1393 ساعت 21:15 شماره پست: 116 کی باور می کند این حرف ها را !  باور می کردند دیگر !باورمی کردند که وقتی حمام نمره می رفتند از سرتاته ش را می شستندو اگر می شد ضدعفونی می  کردند که شیء نامعلوم دردسرساز وارد بدنشان  نشود که دورازجان حامله شوند و نتوانند جلوی شاملو و همه شاعران نسل من...
ما را در سایت شاملو و همه شاعران نسل من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sourin بازدید : 168 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1396 ساعت: 17:06

هرچند آغشته شد به خون پیرهن ما شد جامه سربازی ما هم کفن ما شادیم ز جانبازی خود در شکم خاک پاینده و جاوید بماند وطنم این شعر برمزار سه ژاندارم شهید سوم شهریور 1320 که تا جان داشتند مرزوپل آهنی جلفارا تسلیم روس ها نکردند؛ آمده است .حکایتش درکتاب ها آورده شده است . باید برمزارشان باشی  باید سال ها از آ شاملو و همه شاعران نسل من...
ما را در سایت شاملو و همه شاعران نسل من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sourin بازدید : 117 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1396 ساعت: 17:06

دلم خیلی تنگه ،چرایش را واقعا نمی دانم ،چاره اش را هیچ نمی دانم .زندگی گاهی به آدم سخت می گیره وخسته می شوی دیگر . زندگی به من اما همیشه سخت گرفته اما من پوست کلفت بودم و دل نازکی به خرج ندادم وگرنه آنچه برای من هیچ است برای دیگران می دانم که خانمان سوز است . ناشکری نمی کنم زندگی خوبی داشتم و خانواد شاملو و همه شاعران نسل من...
ما را در سایت شاملو و همه شاعران نسل من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sourin بازدید : 149 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1396 ساعت: 17:06

پیش از آن هيچگاه در انفرادي نبودم و هر روز به نظرم يك سال طول مي كشيد. سلول من هيچ نوري نداشت و من ساعت مچي نداشتم. گاهي فكر مي كردم حالا نيمه شب است، در حالي كه تازه سرِ شب بود. هيچ مطلبي براي خواندن نداشتم و كاغذي در دسترسم نبود كه روي آن چيزي بنويسم و كسي هم در كنارم نبود تا با او حرف بزنم. در اي شاملو و همه شاعران نسل من...
ما را در سایت شاملو و همه شاعران نسل من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sourin بازدید : 149 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1396 ساعت: 17:06

حوصله ام ازآدم ها سررفته ، انتظارندارم همه خوب باشند یا حتی باورداشته باشندکه من خوبم .فقط دست ازسرمن وردارند توقع نداشته باشند وقتی خانه ازپای بست ویران است ادای کاربلدهارا درآورندو حق این وآن را پایمال کنند وخودشان باور داشته باشند که بهترین وبی عیبترین ند و حقشان خورده شده وتصدیق بخواهند که انگار شاملو و همه شاعران نسل من...
ما را در سایت شاملو و همه شاعران نسل من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sourin بازدید : 172 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1396 ساعت: 17:06

بایادجنگ درهرجای دنیا

داستان پریا را بارها خوانده ام به پاورقی های مجله ها شاید شبیه باشد ولی نیست سخت ترین بخش جنگ پایان آن وبازگشت آنان بود که مرده می پنداشتند ، مردانی که گم شده بودند و خانواده شان چه با فکرسنتی چه غیرآن به یغما رفته بود .زنی که دوباره شوهر کرده شایدهم به برادر شوهر!وفرزندانی که پدررا نمی شناختند.
مردان وزنانی که در جنگ روحشان گم شد.

+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۵ساعت 14:40 توسط سورین دانا |
شاملو و همه شاعران نسل من...
ما را در سایت شاملو و همه شاعران نسل من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sourin بازدید : 128 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1396 ساعت: 17:06

Ben senin basina gelen en guzel seydim,bilemedin ,cok cabuk gec oldu,ustune bir de kar yagdi کمی تکراری تا درسی شود برای عاقلان وّیش وبیش ازهمه خودم که عقل را به قلب ترجیح دهند.  درسالن نمایش میان جمعیت در کنار خانواده اش بود .اوراندیده بود .قیافه هردو کمی گرفته بود شاید کمی بحث کرده بودند میان زن شاملو و همه شاعران نسل من...
ما را در سایت شاملو و همه شاعران نسل من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sourin بازدید : 155 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1396 ساعت: 17:06

نازلی! بهار خنده زد و ارغوان شکفت.    در خانه، زیرِ پنجره گُل داد یاسِ پیر.    دست از گمان بدار!    با مرگِ نحس پنجه میفکن!    بودن به از نبودشدن، خاصه در بهار…» نازلی سخن نگفت                        سرافرازدندانِ خشم بر جگرِ خسته بست و رفت… □ «ــ نازلی! سخن بگو!    مرغِ سکوت، جوجه‌ی مرگی فجی شاملو و همه شاعران نسل من...
ما را در سایت شاملو و همه شاعران نسل من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sourin بازدید : 159 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1396 ساعت: 17:06